پشت سر من حرف زیاد است مگر نه

من خود دلم از مهر تو لرزید وگرنه
تیرم به خطا می‌رود اما به هدر نه!

دلخون شده‌ی وصلم و لب‌های تو سرخ است
سرخ است ولی سرخ تر از خون جگر نه

با هرکه توانسته کنار آمده دنیا
با اهل هنر؟ آری! با اهل #نظر ؟ نه!

بدخُلقم و بدعهد، زبان‌بازم و مغرور
پشت سر من حرف زیاد است مگر نه؟

یک‌بار به من قرعه‌ی عاشق شدن افتاد
یک بارِ دگر، بارِ دگر، بارِ دگر نه!...


تصویر مربوط است به خیابان نظر غربی اصفهان
دیدگاه ها (۱)

قصد من از حیات تماشای چشم توست

خسته‌ام مثل همین ماهی مادر مُرده

هر دو دلتنگ همیم اما من اغلب بیشتر

چرا صبور نباشم که جور یار کشم

دستمال شیکی از جیبش درآورد و مشغول برق انداختن دو چشم مار که...

پدر ناتنی من...part:³⁴𝗝𝗶_𝘆𝘂𝗻𝗴:ولی...حق...من....نمیتونم...حق....

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط